دلنوشته های مهرداد اکبری

ساخت وبلاگ
دربارهٔ زبان فارسىخوبست بدانیم . . . : ————————————-1.زبان فارسى در ٢٩ كشور جهان صحبت می‌شود که در ردیف ششم بعد از زبان اسپانيايى و قبل از زبان آلمانى است.2.این رده‌بندی از نظر تعداد كشورهایی که در آنها فارسى صحبت می‌کنند، می‌باشد.3.زبان فارسى دومین زبان كلاسيک جهان بعد از زبان يونانى شناخته شده و همهٔ ويژگی‌هاى يک زبان كلاسيک را دارد.4.زبان ‌هاى لاتين و سانسكريت در رديف‌هاى سوم و چهارم قرار دارند.5.زبان فارسى از نظر تنوع مَثَل (ضرب‌المثل) بین سه کشور اول دنیاست.6.زبان فارسی از نظر دامنه و تنوع واژه‌ها يكى از پرمايه‌‌ترين و بزرگترين زبان‌های دنیاست.7.در كمتر زبانى فرهنگ لغاتى مثل لغت نامهٔ ١٨ جلدی دهخدا و يا فرهنگ معين در ۶ جلدديده می‌شود. 8.زبان فارسى توانايى ساختن ۲۲۵ ميليون واژه را داره كه در ميان زبان‌هاى گيتى بى همتاست.9.زبان فارسی یازدهمین زبان پرکاربرد در محتوای وب و اینترنت است.10.زبان فارسى از لحاظ قدمت، يک سده از لاتين و دوازده سده از انگليسى جلوتر است.11.از ده شاعر برتر جهان پنج نفر از آنها فارسی زبانند.12.آخرین نکته هم اینکه زبان فارسی تنها زبانی هست که میشه ۱۹ تا فعل رو کنار هم گفت و جملهٔ معنی‌دار داشته باشیم. دلنوشته های مهرداد اکبری...
ما را در سایت دلنوشته های مهرداد اکبری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mehrdadakbari2000a بازدید : 31 تاريخ : چهارشنبه 26 مهر 1402 ساعت: 13:29

" عشق آزادی "من که آگاهـم به هر رو عـمر من پایان پذیـردپـس چرا در زنـدگـی آزاده ای انســـان نباشممن که می بینم " زرو زور" باعث درد ِ زمان استپـس چرا دور از خشـــونت در پی درمـان نباشــمعشـــقِ آزادیِ انســـان جوهـرِ هـر تار و پودمپـس چرا با رهـروانِ عشق، هم پیمان نباشممی نهم در راه وحدت پا که پایانش رهـائی استپـس چرا من هـمرهِ آغـاز و هـر پایان نبـاشــمجهـل انســـان موجب پیـدایـش ادیـانِ مـا شــــدپـس چرا من نافیِ نـادانـی انســــان نباشــمشـــــیوه ی " شروه خوانی " که دنیای تقابل بر گزیدهپـس چرا من قطـره ای از ســیل ِ این با ران نباشـم + نوشته شده در ساعت توسط مهرداد اکبری  |  دلنوشته های مهرداد اکبری...
ما را در سایت دلنوشته های مهرداد اکبری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mehrdadakbari2000a بازدید : 36 تاريخ : چهارشنبه 26 مهر 1402 ساعت: 13:29

پائیز مهر، پائیز جان و پائیز دل بر شما فرخنده !.برگ هایی کوچک و لطیف ...برگ هائی سبزو زردو سرخ ...برگ هائی که روزی درقامت بلنددرخت...درآغوش بهار و تابستان ...شاد و سرزنده بودند...بهاری و باری داشتند...برروی شاخه های بلند فرو رفته دردل ابر...دراهتزاربودند ...مثل پرچمی سبز ازبهارو شکفتن ...دربرف و باران ...در آفتاب و مهتاب ...پرازیاد و خاطره ی روزان و شبان ...سپید و سیاه ...امیدو یاس...عشق و رویا ...!.برگ های جوان و معصوم و لرزان ...با هزاران آرزو اکنون بر روی خاک افتاده اند...سقوط یک برگ ،سقوط یک درخت است و ،سقوط یک درخت ، سقوط باغ است ...گویا همه ازنبردی بزرگ برگشته باشند...خاکی و گل آلودو فرسوده ...فحش وتهمت شنیده اند...رنج و آزاردیده اند..و رفته رفته اززخم تیرهائی که خورده اند...زرد شده ، زنگ زده و می پوسند...درتنهائی و انزوا ...درسکوت خبری طبیعت ...دراین خاموشی ...دراین فراموشی ....بهاری که دل به دریا زده و عاشق شده است ...دراین شهرخاموش ...دراین آبادی زرد...دراین خانه های کهنسال فرتوت با دیوارهای کاهگلی و پنجره های بسته ی تبدار...که هزاران سال است ...پشت پرده های غبارگرفته اش ...نگاهی تو را می پاید ... چشمی تو را می بیند...دستی تو را می بلعد...ابری تو را می بارد ...خشمی ...!....شهری که هنوز و همیشه زیباترین پائیزجهان رادارد...پائیزجان ...پائیزدل ...پائیزمهر...و شعارش هنوز و همیشه این است : بودن یا نبودن ! ...آیا هنوز این شهرپائیزی ...مسئله اش این است ؟.آیابرگ های عزیزما دوباره به خاک برمی گردند...به روزگاروصل ...به ریشه ...به اصل ....!آیا زندگی نبردی بی امان است ...آیا فردای روشن بهاری ازدل همین نبرد سیاه وطولانی زاده می شود...؟..آیا برای رسیدن به آستانه ی بهارجاویدان.. دلنوشته های مهرداد اکبری...
ما را در سایت دلنوشته های مهرداد اکبری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mehrdadakbari2000a بازدید : 44 تاريخ : شنبه 1 مهر 1402 ساعت: 18:32

مهر ماه است ؛ ماه نا له ی پرالتهاب بادمهر ماه است ؛ ماه جنبش پر پیچ و تاب بادمهر ماه است ؛ ماه هق هق درد آشنای ابرمهر ماه است ؛ ماه هو هوی پر اضطراب بادمهر ماه است ؛ ماه هستی بی آرزوی منمهر ماه است ؛ ماه خنده ی بی رنگ و بوی منمهر ماه است ؛ و گردش ایام باز همخون می کند شراب مرا در سبوی منمهر ماه است و سالگرد بهاری سیه شدهفصلی دگر رسیده زِ عمری تبه شدهمهر ماه است و توبه ازین فصل می کنمسخت است کیفری که وبال گنه شدهمهر ماه است و من زخویشتنم دور مانده امعطشان در انتظار قطره ای از نور مانده امدر فصل برگریزِ خزان در کویر عمردرانتظار مرگِ این شب دیجور مانده اممهر ماه است و کام تلخ من از خاطره پر استخیس است چشم و جاده ی این زندگی سُر استپایم بروی خاطره لغزید و دل شکستاین چینی شکسته نیازش تلنگر است!مهر ماه است و زاده ی این فصل خامُشممهر ماه است و من زِ یاد بهاران فرامُشممهر ماه است و با مرور خزان در بهار خویشاین مُرده را هزار بار دگر باز می کُشممهر ماه است ! جشن زرد خزانم ز ره رسید!خورشید من ؛ سیاه تر از رنگ شب دمید!برمن تو نام خویش نهادی؛ چه سُخره ای!مهرداد است ! این که مهر ترا لحظه ای ندید! + نوشته شده در ساعت توسط مهرداد اکبری  |  دلنوشته های مهرداد اکبری...
ما را در سایت دلنوشته های مهرداد اکبری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mehrdadakbari2000a بازدید : 46 تاريخ : شنبه 1 مهر 1402 ساعت: 18:32

باز هم پائیز...فصل ِ مهر و نازباز هم آغوش ِ بیتاب و نیاز...باز هم مهتاب های بی نشانباز هم باران و خواب کهکشانباز هم مهر و بلوغ و هندسهباز هم فصل ِ طلوع ِ لامسهباز هم شاید دلی عریان شودتوی چشم ِ خسته اش طوفان شودباز هم شاید کسی از کوچه هاغرق ِ یک خواهش...نیاز و ابتلاباز هم شاید میان ِ برگریزقلب ِ پاک و بوسه های فتنه خیزباز هم عریانی ِ باغ و نسیمباز هم " ایمان به شیطان ِ رجیم"فصل ِ پائیز است و یاری توی راهباز هم دلناله و فصل ِ گناهباز هم آسانی ِ عاشق شدنلای اندام ِ رفیق...عایق شدن + نوشته شده در ساعت توسط مهرداد اکبری  |  دلنوشته های مهرداد اکبری...
ما را در سایت دلنوشته های مهرداد اکبری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mehrdadakbari2000a بازدید : 41 تاريخ : شنبه 1 مهر 1402 ساعت: 18:32